یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
اینکه چه ارتباطی بین احمدینژاد، آلودگی هوای تهران و تحریم ها وجود دارد، مسألهای است که خانم اشراقی آن را «کشف کرده اند» و در نوع خود جالب است.
به گزارش گروه سیاسی«تیتر یک»، عدم اقبال به جریان اصلاحات آن قدر فضای تیره و تاری را برای آنان رقم زده که ناچار شدهاند برای تبلیغات رسانهای، مهرههای دست چندم و حتی زنان را نیز وارد معرکه کرده تا بلکه از این راه محبوبیتی کسب کنند.
یکی از این مهرههای دست چندم، زهرا اشراقی است که تحت پوشش نوه امام خمینی و البته به نفع اصلاحطلبان وارد گود شده است. البته خواهر وی، نعیمه اشراقی نیز با همین انتساب به امام خمینی در ماههای اخیر اظهارنظرهای زیادی داشته است. ![]() چند روز پیش زهرا اشراقی که همسر محمدرضا خاتمی، از اصلاحطلبان تندرو است در مصاحبه با یکی از رسانهها، وضع کشور را "بحرانی" نشان داده و بیان کرد: وضعیت کشور را همه میدانند، وضعیت بحرانی است، ما الان لبه پرتگاه هستیم. به هر حال سیاستمداران ما باید بجنبند، هر چه یک مقدار دیر شده است. شاید فکر میکردند ما می توانیم مستقل کار کنیم و به دنیا نیازی نداریم. تعارف نباید کرد همانطور که آنها ممکن است به ما نیاز داشته باشند، ما هم به آنها نیاز داریم. اگر چه وی منظور از وضعیت بحرانی را بیان نکرد که چیست اما در ادامه، در اظهارنظری مضحکانه، حتی آلودگی هوا را هم به دولت احمدی نژاد و تحریمها نسبت داد و گفت: یک سری کارها و شعارهایی را که آقای احمدینژاد داد، برای کشور تبعات داشت، دارید میبینید تحریم اثر خودش را گذاشته است. مگر میتوانید بگویید اثر نگذاشته است؟ مثلا آلودگی هوای تهران که دلیل آن تحریم و بنزین بدی است که الان وجود دارد. این آلودگی را باید مرگ خاموش نامید، یعنی ما که در تهران هستیم هر روز داریم سم استنشاق میکنیم. اکثر افرادی را که من میبینم و از جمله خودم کاملا میفهمم که سرب هوای تهران مانع فعالیت میشود و بر روح و جسم اثر میگذارد. اینها همه اثر تحریم است. اینکه چه ارتباطی بین احمدینژاد، آلودگی هوای تهران و تحریم ها وجود دارد، مسألهای است که خانم اشراقی آن را «کشف کرده اند» و در نوع خود جالب است و ای کاش این نظریه سیاسی- اکونومیستی خود را حداقل کمی بیشتر توضیح می دادند تا ما هم چیزی دستگیرمان شود. در ادامه وی البته منظور اصلی خود از این آسمان و ریسمانبافی را مشخص کرده و معتقد است چاره کار در این است که مجددا اصلاح طلبان روی کار بیایند. او می گوید:اگر همین افراد با همین تفکر باشند، هیچ وقت مشکلی حل نخواهد شد. چون این تفکر، تفکری نیست که بخواهد ایران پیشرفت بکند و صلح و آرامش باشد. تنها راهش این است که اصلاحات را بپذیرند. نمیخواهم بگویم شخصی مثل آقای خاتمی ولی باید چنین وزنهای سر کار باشد تا بتواند ایران را از این وضعیت بحرانی که دارد، نجات دهد. ارتباط بین «اصلاح طلبان» و «آرامش» در حالی از سوی خانم اشراقی مطرح شده که اتفاقا بیشترین دوران ناامنی و بحران های عدیده کشور در زمان دولت اصلاح طلبان رقم خورد به طوری که سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور وقت، اذعان کرد که هر 9 روز، یک بحران در کشور وجود داشت. ماجرای فتنه کوی دانشگاه در سال 78 که نسخه فشرده فتنه ده سال بعد در سال 88 بود، تنها یک قلم از اقدامات بحرانزا و آشوبطلبانه اصلاحطلبان بود که برای چندین روز وضعیت تهران را از وضعیت طبیعی خارج کرد. ماجرای تحصن در مجلس، قتل های زنجیره ای، اصلاح قانون مطبوعات، واقعه خرم آباد، ماجرای انتخابات مجلس ششم، نامه جام زهر به رهبری، تعطیلی همه مراکز هسته ای ایران و پشت پا زدن به منافع میلیون ها ایرانی و امثالهم موضوعاتی است که همه در دوران دولت و مجلس اصلاحطلبان اتفاق افتاد و اگر نبود درایت و هوشیاری ناخدای کشتی انقلاب و حضور بههنگام مردم، یقینا چیزی از انقلاب اسلامی باقی نمی ماند. کارنامه اصلاحطلبان در فتنه 88 اگر چه سیاهتر از گذشته است و خیانتها و جنایتهایی که آنان در مدت هشت ماه پس از انتخابات 88 انجام دادند، به مراتب ابعاد وسیعتری دارد اما به دلیل آگاهی افکار عمومی از آن در این مجال صرف نظر شده است. حال جالب آنکه خانم اشراقی صحبت از آرامش در کشور با روی کار آمدن اصلاحطلبان می کند! اشراقی البته به همین جا بسنده نکرد و انتخابات در ایران را هم زیر سؤال برد و گفت: از وقتی که شورای نگهبان، حیطه را برای کاندیداها تنگتر کرده است، هر کسی نمیتواند وارد عرصه انتخابات شود. مثلا انتخابات ریاستجمهوری که در پیشرو داریم، اصلاحطلبان چه کسی را میتوانند معرفی کنند؟ به هر حال هر کسی را نمیتوانند معرفی کنند، چون فیلترینگی به اسم شورای نگهبان است. منظور از «هر کس» در گفتار خانم اشراقی چیست؟ اگر منظور فتنهگرانی است که ماهها کشور را به آشوب کشاندند و حتی حرمتی برای «رأی 40 میلیونی مردم» هم قائل نشدند و ادعای دروغین تقلب در انتخابات را مطرح کردند باشد، باید هم شورای محترم نگهبان اجازه ورود آنان به عرصه انتخابات را ندهد. و اصلا کدام سیستم سیاسی است که به براندازان و مخالفان و آشوبطلبان اجازه کاندیدا شدن و شرکت در انتخابات را می دهد؟ اشراقی در ادامه حتی برای رسیدن به اهداف خود و در دفاع از آقای هاشمی که روزگاری او و همفکرانش او را عالیجناب سرخپوش می نامیدند، دست به تحریف سخنان امام زده و در ادعایی بیان کرد: خود امام هم بارها گفته بودند آقای هاشمی ستون انقلاب است. من شنیدهام حضرت امام به آقای خامنهای گفته بودند هر وقت شما و آقای هاشمی دست در دست هم داشته باشید، این انقلاب هست و هر وقت جدا شوید این انقلاب هم میپاشد. امام خمینی کی و کجا فرمودند که آقای هاشمی ستون انقلاب است؟ نکند این هم جزو آن دسته از خوابهای طلایی اصلاحطلبان باشد که هر از گاهی امام خمینی به خواب این حضرات آمده و نکتههایی ناشنیده به آنان می گوید! خواب هایی که البته فقط مخصوص اصلاحطلبان است و گویا امام تنها به خواب این حضرات می آید! بر فرض هم که چنین ادعایی درست باشد (فرض محال) آیا این سخن برای همیشه و تا ابد تداوم دارد؟ برای مثال امام خمینی در اوائل نهضت و نیز ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی از آقای منتظری تعاریفی کردند، اما بعدتر با چرخش فکری و عملی که منتظری داشت، امام نیز نه تنها از وی رویگردان شد که حتی مناصب سیاسی وی را نیزملغی کرد. حال آیا می توان که آن تعاریف امام، همچنان پا بر جا بوده است؟ البته این موضوع در مورد همه افراد صدق می کند. مادامی که افراد بر مبنای خط امام و انقلاب حرکت می کنند، می توانند مورد توجه و استناد افکار عمومی قرار بگیرند اما زمانی که با اعمال خودشان، هم از نظام و هم از مردم فاصله گرفتند، یقینا نمی توانند محل رجوع مردم و نظام واقع شوند. منبع: بولتن نیوز [ یکشنبه 91/11/1 ] [ 4:46 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |